عاشقت بودم با تمام وجود وجودم سرشار از عشق تو بود
بااتش عشقت شعله میکشم در گرمی اغوشت ارام میگیرم
ارزویم لمس دست هایت بود چشمانم در ارزوی چشمانت بود
رفتی و من رانگاهی نکردی وجودم راخاکستردرزیرپایت کردی
نگاهی به زیر پایت نینداختی چه کنم که مرا درارزوهایت نساختی
(محمد.گ)